• وبلاگ : يادداشتهاي همسر يك روحاني
  • يادداشت : هوالشاهد
  • نظرات : 15 خصوصي ، 71 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    جالب بود

    1001 دليل

    به نام خداوند مهر و مه و كه...

    سلام و درود بر شما...

    زندگي براي مرگ يا مرگ براي زندگي...

    آب براي خاك يا خاك براي آب...

    عشق براي عقل يا عقل براي عشق...

    عبادت براي بندگي يا بندگي براي عبادت...

    دانستن براي راه يا راه براي دانستن...

    سلام

    ان شاءالله كه هميشه صحيح و سلامت باشيد

    باور كنيد اونقدر از مطالبتون خوشم اومد كه حد نداشت ....

    ان شا ءالله كه هميشه فعال باشيد ...

    راستي وبلاگتون رو توي وبلاگم لينك كردم .....

    موفق و مويد باشيد

    ياد ديوار نوشته اي افتادم كه با گرافيك استادانه اي اين جرعه از خم كتاب كريم را مارانه منتقل مي كرد:

    الم يعلم بان الله ان يري!!!!

    راستي ! خدا رو چه زود در لابلاي روزمرگي هامون مي تونيم فراموش بكنيم؟

    ... هو الشاهد!!!

    يا علي

    سلام / تعداد نظراتتون خيلي رفته بالا / فكر كنم بد نباشه يه سركي بزنيد به وبلاگتون!

    با سلام و عرض تبريک و تهنيت بمناسبت عيد سعيد قربان ، خدمت رسيدم تا شما دوست عزيز را به جشن تولد محمد مهدي دعوت کنم ، انشالله با حضور صميمي و مهربان خودتان ، گرمي بخش محفل ما باشيد . منتظر حضور پر مهر شما هستيم . يا علي مدد . به اميد ديدار

    با سلام خسته نباشيد

    اگه همسرتون هم وبلاگ داره آدرس بدين تا با ايشون درد دل كنيم

    سلام

    خدايا! تو مي‏داني كه لحظه‏هايي را بي‏تو گذرانده‏ايم...

    مي‏داني كه لحظه‏هايي را با تو سپري نكرده‏ايم...

    مي‏داني كه لحظه‏هايي را با دشمن تو سپري كرده‏ايم...

    مي‏داني كه در اين هاي و هوي بي‏خبري، از تو بيش از دگران بي‏خبريم...

    مي‏داني كه دانايي‏مان ته كشيده است...

    خدايا! كمك‏مان كن...

    تو خود مي‏داني كه نگاه‏هاي ناهي از نشستن من با دشمنان تو، اگر از جانب چشمانت گسيل شوند، تا ابد حتي خيال نشستن با غير تو نيز ذهنم را و خاطرم را آلوده نخواهد كرد چه رسدبه...

    برادران و خواهران مومن خويش را دعا كنيد تا از دامان غير او رهايي يابند...

    ياعلي

    سلام... جالبه وبلاگتون
    امان ز لحظه غفلت كه شاهدم هستي....وبلاگ زيبائي داريد.خدا همسرتون رو براتون نگه داره...با اجازه لينك دادم به وبلاگتون......التماس دعا....اللهم عجل لوليك الفرج

    سلام .

    مطلب در خور توجهي براي من بود . آري ؛ يك تذكر ! فان الذكري تنفع المومنين .

    بيادم آمد اين روايت مشهور را كه ابن مسعود آنرا نقل كرده ..

    ابن مسعود كه از راويان موثق حديث و از حافظان قرآن كريم است مي گويد : بر رسول خدا (ص) وارد شدم و ايشان فرمودند : اي ابن مسعود براي ما قرآن بخوان ! ابن مسعود مي گويد من عرض كردم : يا رسول الله ؛ من چگونه جرات كنم بر شما قرآن بخوانم و حال آنكه ذره ذره وجود شما آيه است ! و قلب شما محل نزول وحي است !!؟

    رسول خدا (ص) فرمودند : اي ابن مسعود !‏ چيزي كه در شنيدن هست در دانستن نيست .

    و ابن مسعود مي گويد من قرآن مي خواندم و ژيامبر اكرم هاي هاي مي گريست ..

    + ساجده 

    سلام

    چرا آپ نميكنين؟

    منتظريم........

    + هوشمند 
    حال كه از اين وبلاك ديدن كرديد و به نظرتان خوش آمد ، پيشنهاد مي كنم يك سري به وبلاگ ( باورهاي يك روحاني) نيز سري بزنيد تا از علايق و عقايدشان مطلع گرديد و مستقيما و بلاواسطه با آنان رابطه برقرار كنيد.
    سلام ... قدم رنجه فرموديد ... قدم حاج آقا رو تخم چشماي ما ... خوب هستيد ... انشاالله تبارك و تعالي كه زندگي سر شار از عشق در كنار هم داشته باشيد ... تو اين زمونه همسر يه حاج آقا شدن جرات ميخواد ... مثلا نيكو وقتي مي خواست زن حاج زنبور عسل بشه خيلي زجر كشيد ... آخرشم معلوم شد كه حاج زنبور عسل اصلا حاجي نبوده بلكه مشهدي زنبور عسل بوده ... اما خدارو شكر اين حا ج آقا از اون حاج آقاهاي 24 عياره (گفتم عيار نه عيال چرا بد نگاه ميكني) ... واقعان خوشحال شدم سر زديد ... راستي درمورد جوابيه متعالي شما لطف كنيد(اول انکه به نظرم ادبيات همسر يک روحاني بايد آنگونه که ديديد باشد و برعکس ادبيات برره اي شما کاملا موقرانه باشد) اين رو براي من معني كنيد ... به نظر من كه نه فعل داشت نه بيتو قافيه نه ميشه جزع اشعار سپد قالبش كنيم ... درمورد اون قسمت كه نوشته بوديد برداشت شگفت انگيز هم بايد بگم ( هه هه هه )‏ آخه اون اصلا برداشت من از سخن نبود بلكه بيان يكي از معضلات جامعه به شيوه طنز بود ... البته اگه فهمش براتون سخت بود بگين تا بيشتر توضيح بدم ... تعجبي هم نداره براي كسي كه خودش اين همه خشك مينويسه مطالب رو هم خشك ميخونه ديگه ... البته مطالب شما واقعا جالب و شنيدنيه مخصوصا با عنوان جالب وجديدي كه داره و تعجبيب كه به آدم دست ميده بعد از اينكه با خودش فكر ميكنه (عه همسر يه روحاني!!!! چطور شوهرش بهش اجازه داده وبلاگ بنويسه اونم تو اينترنت اونم اينترنتي كه پر از محل هاي خلافه ... )‏ بعدم با اين فكر كه (اها حتما اينترنتش فيلتر داره ) خودشو دلداري ميده ... از شوخي گزشته (پيدا كردن مرز شوخي و جدي به عهده خودتونه) همسر شما واقعا آدم فهميده اي و شما هم همينطور و اعتماد ميان شما و همسرتون موج ميزنه (چشم نخوره بزنم به تخته) .... از تعداد كامنتايي كه براتون گزاشتن معلومه كه واقعا براي بقيه جالبه ... پس به كارتون ادامه بدين (اگه دلتونم خاست آپ كنين ) موفق وپيروز باشيد ... (خودم كه از شما رسمي تر صحبت كردم ...

    سلام

    عيد قربان، عيد ذوب شدگان راه بندگي...

    1- از اين‏كه بنده رو مورد لطف خودتون قرار داديد ممنونم...

    2- به نظر من اصولا وبلاگ براي همينه كه آدم هر چي دلش خواست توش بنويسه پس لازم نمي‏بينم كه يه سير خاصي رو داشته باشه

    3- در مورد عنوان وبلاگ و اون عكس بالاي صفحه هم بايد بگم كه اون عكس رو در تضاد با عنوان وبلاگ نميدونم...

    اون عكس رو در يك سالگي آغاز وبلاگ نويسي‏م گذاشتم اونجا كه استعاره از تازه كار بودن و هم راه‏افتادن بود...

    4- در مورد فرق عاميانه نوشتن و راحت نوشتن هم بايد بگويم كه من هم فرق اين دو تا رو ميدونم...
    و خودم هم توي وبلاگم عاميانه نمي‏نويسم و راحت مي‏نويسم...

    5- در هر صورت از اين‏كه بنده رو قابل دونستين كه دو سه جمله بهم هديه كنين ممنون ميشم...

    ياعلي

     <      1   2   3   4   5      >