خب من باز به اينجا سر زدم. خوبه ...جالبه وبلاگتون خيلي بازديد کننده داشته .همونطور ادامه بدين در اينده از نظر تعداد بازديد کننده به وبلاگهاي سکسي مي رسيد!!!
اما بعد...
من همه نظرات رو خوندم.
به عنوان کسي که از کودکي با دانشگاه سر و کار داشتم و در اين محيط هم تحصيل کردم و هم تدريس و هم بدبختانه يا خوشبختانه هميشه از افرادي بودم که به محيط اطرافم و مسائل جامعه بي اعتنا نبودم و در اين زمينه هم حد اقل 8 سال سابقه تحقيق مداوم دارم چند نکته به ذهنم ميرسه که بايد بگم:
1- سرکار خانم هيچ جواب منطقي در مورد" رد" گفته من در باب زايد بودن روحانيت در سيستم جامعه ما و حتي جامعه بشريت نياوردند.... و جوابي که دادند مثل همه جوابهاي حوزويها فاقد هر گونه منطق بود
2- دوستي در مورد فساد در دانشگاه گفته اند و مثالي هم آوردند که استادي دخترها را فريب داده و...
کاملا با شما موافقم .دانشگاههاي امروز دقيقا برابر با طويله شده! مثل حوزه!
به قول دکتر سروش که گفتند "امروز بايد در سوگ دانش و دانشگاه سياهپوش شد"
اما چه کسي اين کار را کرد. دانشگاهيان زمان قبل از انقلاب کجا و دانشگاهيان امروز کجا؟
بشين عزيز تا برات قصه اي رو بگم
زماني که استعمار با فروپاشي نظام کثيف سلطنت به دست دانشجويان ( هر چند آخونداي مفت خور سعي دارن اين افتخار رو به نام خودشون بزنند که زهي خيال باطل!) فهميد که از يکي از مهمترين بخش جامعه يعني دانشگاه وا مانده اند تصميم گرفت تا با کمک دست نشانده هايشان در سيستم حکومتي آخوندي و با استفاده از خريت خيلي ها دانشگاه ها را به گند بکشد. آخوندها هم که منفعت را در همين ديدند که نکند روزي دانشجويان به سراغ ايشان بيايند به نام اسلامي کردن دانشگاهها(که اي شرمشان باد) و در مرحله اول با تعطيلي دانشگاهها( که مي خواستند تعطيلي دائمي باشد اما با مقاومت دانشگاهيان رو به رو شدند) و در مراحل بعدي با ايجاد موانع مختلف چون کنکور و به خصوص با راه اندازي انواع و اقسام سهميه شاهد و رزمنده و بسيجي و کوفت و زهر مار و با فروختن سوالات کنکور و سرکوب دانشگاهيان اصيل ... وضع دانشگاه را به اينجا کشاندند.
به ولاي علي سوگند بارها و بارها شده وقتي در محيط دانشگاه قرار مي گيرم با چشماني پر از اشک لعنت مي فرستم به تمام آخوندهاي فاسد چه مرده و چه زنده.
آره عزيز تمام اينها و اين فساد زير سر همين شکم گنده هاي فاسده
3. روحانيت در تمام کشورها مطرود و مورد تمسخر و نفرت ملتهاست.
شما نگاه کنيد در فرهنگ خود ما چقدر در اشعار و نوشته هاي بزرگاني چون حافظ سعدي صائب خيام ابن سينا و... اين آخوندها به تمسخر کشيده شده اند.
ايناني که عباي ريا بر تن کرده و عمامه غرور و جهالت و جنون را بر سر گذاشته اند و به قول صائب :
مخور صائب فريب فضل از عمامه زاهد که در گنبد ز بي مغزي صدا بسيار مي پيچد
4.روحانيت مورد نفرت و مطرود انبيا بوده است.
هيچ کجا نمي توانيد حديثي با روايتي از پيامبران در مورد روحانيون پيدا کنيد مگر اينکه آنان به عنوان ق