وبلاگ :
يادداشتهاي همسر يك روحاني
يادداشت :
هوالشاهد
نظرات :
15
خصوصي ،
71
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
احسان
سلام ... قدم رنجه فرموديد ... قدم حاج آقا رو تخم چشماي ما ... خوب هستيد ... انشاالله تبارك و تعالي كه زندگي سر شار از عشق در كنار هم داشته باشيد ... تو اين زمونه همسر يه حاج آقا شدن جرات ميخواد ... مثلا نيكو وقتي مي خواست زن حاج زنبور عسل بشه خيلي زجر كشيد ... آخرشم معلوم شد كه حاج زنبور عسل اصلا حاجي نبوده بلكه مشهدي زنبور عسل بوده ... اما خدارو شكر اين حا ج آقا از اون حاج آقاهاي 24 عياره (گفتم عيار نه عيال چرا بد نگاه ميكني) ... واقعان خوشحال شدم سر زديد ... راستي درمورد جوابيه متعالي شما لطف كنيد(
اول انکه به نظرم ادبيات همسر يک روحاني بايد آنگونه که ديديد باشد و برعکس ادبيات برره اي شما کاملا موقرانه باشد
) اين رو براي من معني كنيد ... به نظر من كه نه فعل داشت نه بيتو قافيه نه ميشه جزع اشعار سپد قالبش كنيم ... درمورد اون قسمت كه نوشته بوديد برداشت شگفت انگيز هم بايد بگم ( هه هه هه ) آخه اون اصلا برداشت من از سخن نبود بلكه بيان يكي از معضلات جامعه به شيوه طنز بود ... البته اگه فهمش براتون سخت بود بگين تا بيشتر توضيح بدم ... تعجبي هم نداره براي كسي كه خودش اين همه خشك مينويسه مطالب رو هم خشك ميخونه ديگه
... البته مطالب شما واقعا جالب و شنيدنيه مخصوصا با عنوان جالب وجديدي كه داره و تعجبيب كه به آدم دست ميده بعد از اينكه با خودش فكر ميكنه (عه همسر يه روحاني!!!! چطور شوهرش بهش اجازه داده وبلاگ بنويسه اونم تو اينترنت اونم اينترنتي كه پر از محل هاي خلافه ... ) بعدم با اين فكر كه (اها حتما اينترنتش فيلتر داره ) خودشو دلداري ميده ... از شوخي گزشته (پيدا كردن مرز شوخي و جدي به عهده خودتونه) همسر شما واقعا آدم فهميده اي و شما هم همينطور و اعتماد ميان شما و همسرتون موج ميزنه (چشم نخوره بزنم به تخته) .... از تعداد كامنتايي كه براتون گزاشتن معلومه كه واقعا براي بقيه جالبه ... پس به كارتون ادامه بدين (اگه دلتونم خاست آپ كنين ) موفق وپيروز باشيد ... (خودم كه از شما رسمي تر صحبت كردم
...